کلمه “Cognizant” به معنای “آگاه”، “آشنا”، “مطلع” و “درک کننده” است. تلفظ آن به صورت “کاگنیزنت” میباشد.
این کلمه در متنهای تخصصی و علمی، به عنوان صفت بکار میرود و به معنای “دارای دانش و آگاهی”، “درک کننده” و “آشنا با” به کار میرود. به عنوان مثال:
– She is cognizant of the risks involved in the project. (او از خطرات مرتبط با پروژه آگاه است.)
– The company is cognizant of the importance of customer satisfaction. (شرکت از اهمیت رضایت مشتریان آگاه است.)
همچنین، این کلمه به عنوان اسم نیز به کار میرود و به معنای “شرکت دانش بنیان” و “شرکت فناوری اطلاعات” به کار میرود. به عنوان مثال:
– Cognizant is a leading provider of IT services. (کاگنیزنت ارائه دهنده برتر خدمات فناوری اطلاعات است.)
مترادفهای کلمه “Cognizant” عبارتند از: aware, knowledgeable, informed, acquainted, conscious و متضادهای آن عبارتند از: ignorant, unaware و unfamiliar.
ریشه شناسی این کلمه به لاتین “cognoscere” با معنای “شناختن” و “درک کردن” بازمیگردد.
اولین مورد استفاده از این کلمه در قرن هفدهم میلادی بوده است و در زبان انگلیسی به عنوان صفت به کار میرود.
در گرامر، این کلمه به عنوان صفت به کار میرود و معمولاً قبل از اسم قرار میگیرد. به عنوان مثال:
– The manager was cognizant of the potential risks. (مدیر از خطرات پتانسیلی آگاه بود.)