Abjure یک واژه انگلیسی است که به معنای ترک کردن یا رها کردن چیزی به صورت رسمی و قطعی است. این واژه از ریشه لاتین “abjurare” گرفته شده است که به معنای “ترک کردن به صورت قسمتی” است. تلفظ این واژه به صورت /æbˈdʒʊər/ است.
کاربردها و نقش ها:
– در حقوق: در حقوق، ابژور به معنای ترک کردن یک باور، تعهد یا حق به صورت رسمی استفاده می شود. به عنوان مثال، شخصی که در دادگاه به یک اظهارنامه قبلی خود ابژور می کند، به معنای ترک کردن آن اظهارنامه و تصریح کردن عدم صحت آن است.
– در مذهب: در مفهوم مذهبی، ابژور به معنای ترک کردن یک باور دینی است. به عنوان مثال، شخصی که از یک دین خاص ابژور می کند، به معنای ترک کردن آن دین و پذیرفتن دین دیگری است.
مترادف ها و متضادها:
مترادف های ابژور عبارتند از: ترک کردن، رها کردن، ترک گفتن، صرف نظر کردن.
متضادهای ابژور عبارتند از: پذیرفتن، تصدیق کردن، تعهد کردن.
تاریخچه و ریشه شناسی:
واژه “abjure” در انگلیسی از قرن چهاردهم میلادی به کار رفته است و از ریشه لاتین “abjurare” گرفته شده است. این ریشه از ترکیب دو کلمه لاتین “ab” به معنای “از” و “jurare” به معنای “سوگند یا تعهد کردن” تشکیل شده است.
اولین مورد استفاده:
اولین مورد استفاده از واژه “abjure” در ادبیات انگلیسی در قرن چهاردهم میلادی ثبت شده است. این واژه در آثار ادبی و قوانین حقوقی به کار رفته است.
توضیحات گرامری:
ابژور یک فعل است که معمولاً با حرف اضافه “from” همراه می شود. به عنوان مثال، “abjure from a belief” به معنای “از یک باور ابژور کردن” است. همچنین، می توان از این واژه به صورت مستقیم بدون حرف اضافه استفاده کرد، مانند “He abjured his former religion” که به معنای “او از دین قبلی خود ابژور کرد” است.
مثال های متنوع:
1. The witness abjured his previous statement in court.
(شاهد در دادگاه اظهارنامه قبلی خود را ابژور کرد.)
2. She abjured her allegiance to the political party and joined a new one.
(او وفاداری خود به حزب سیاسی را ابژور کرد و به یک حزب جدید پیوست.)
3. The king abjured his claim to the throne, allowing his younger brother to become the ruler.
(پادشاه ادعای خود به تاج و تخت را ابژور کرد و به برادر کوچکترش اجازه داد حاکم شود.)
4. After much contemplation, he abjured his materialistic lifestyle and embraced a simpler way of living.
(بعد از بسیاری از تفکر، او از سبک زندگی مادی خود ابژور کرد و به یک روش زندگی ساده تر پیوست.)
5. The accused abjured his guilt and pleaded not guilty in court.
(متهم از گناه خود ابژور کرد و در دادگاه به تقصیر نپذیرفت.)
با توجه به توضیحات فوق، معانی و تعاریف لغت Abjure به همراه تلفظ آنلاین، کاربردها و نقش ها، مترادف ها و متضادها، تاریخچه و ریشه شناسی، اولین مورد استفاده و توضیحات گرامری آن به صورت تخصصی در این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل شد.